چرا حقایق در مورد بازاریابی شبکهای گفته نشده؟
مردم با تغییر مخالفت میورزند و از آنچه که با آن آشنا نیستند هراس دارند. مردم نسبت به چیزی که آنرا میشناسند و توسط همه مورد پذیرش قرار گرفته راحتند. بنابراین معمولا از ایدههای جدید میترسند و یا به آن بیتوجهی میکنند.
حقیقت این است که اغلب افراد صاحب قدرت امروزه یک ترس آشکار از اینکه قدرت خود را از دست بدهند دارند.
بازاریابی شبکهای درباره به قدرت رسیدن فردی است. به فرد امکان میدهد که بدون پیش نیازهای رایج مانند : سرمایه مالی ، ارتباطات خاص ، تحصیلات عالیه و … تنها با یادگیری مجموعهای از مهارتها و بکار بستن آنها بتواند به قدرت ( مالی یا اجتماعی ) دست یابد.
روزنامهها ، مجلات ، رادیو و تلویزیون اصلیترین سود خود را از تبلیغات بدست میآورند. همین امر کافی نیست تا دریابیم چرا رسانه ها بیشترین توجه خود را به گفتن هر چیز منفی راجع به تجارتی که تبلیغات و آگهی ندارد متمرکز میکنند؟
آیا شما میپندارید شرکت های بازاریابی سنتی عظیم که از طرف شرکت های بازاریابی شبکه ای به رقابتی سخت کشیده شدهاند به هیجان میآیند؟ میپندارید جناح آنها با کمک رسانهها به محافظت و حراست از دلارهای آگهیهای تبلیغاتی شان نمیپردازند؟
چند سال پیش یک شرکت بازاریابی شبکهای که محصولات مراقبت شخصی به فروش میرساند مورد توجه برخی از رسانهها و نمایندگان دولت در دادگاه قرار گرفت. فروش محصولات آنها بالغ بر 500 میلیون دلار میشد. این فروش از فروش دیگر شرکت ها مانند رولون ( Revlon ) ، مکس فاکتور ( Max Factor ) ، استی لودر ( Estee LAUDER ) ، و بقیه شرکتهای فعال در صنعت سلامت و زیبائی میکاست.
آیا شما باور دارید که رقبا حاضرند به یک شرکت بازاریابی شبکهای که میلیونها دلار برای تبلیغات رسانه ای نمیپردازد در حالی که خودشان اینکار را انجام میدهند روی خوش نشان دهند؟ از این گذشته ، شرکت های بازاریابی شبکهای سوپر مارکت ها و بازارها را دور زده و مستقیما در اتاق پذیرائی مشتریان با آنها اطلاعات شان را به اشتراک میگذراند ، از آنها حمایت کرده و با ذخیره وقت با آسودگی به کار خود میپردازند.
اگر شما یکی از آن دلالها ، خرده فروشها ، عمده فروشان ، رسانهها یا هر شخص دیگری که کار یا تجارتش بخاطر اینکه بازاریابی شبکهای روشی جدید و بهتر برای انجام آن فعالیت ها هست مورد تهدید قرار میگرفت چکار میکردید؟ دوست داشتید چکاری انجام دهید؟
اگر شما یک دوست در دفتر مرکزی دادگاه عالی ایالتی داشتید دوست داشتید با او تماس بگیرید؟ اگر شما یا شرکت تان در هر صنف یا حزب سیاسی صاحب رای باشد یا ارتباطات رسانهای داشته باشد ممکن است با او تماس بگیرید؟ اگر بعنوان یک معاون بخش فروش یا اعضای هئیت رئیسه که میبایست بابت اینکه چگونه برخی از شرکتهای بازاریابی شبکهای بازار شما را تصاحب کردند به سهامداران خود توضیح دهید ، و موقعیت شما ، قدرت شما و درآمد شما در خطر قرار میگرفت چکار میکردید؟ آیا شما از این راه حلها در برابر رقیب خود استفاده میکردید؟ تصور میکنید احتمالا چند رای در دادگاه عالی ایالتی حاضرند ریسک تمرکز بر یک شرکت بازاریابی شبکهای که افراد بیشماری را به استخدام درآورده و مبالغ هنگفتی را بعنوان مالیات محلی و ایالتی در ایالات مختلف پرداخت میکند قبول کنند؟
درست مانند هر تجارت یا صنعتی ، در این صنعت نیز فریبها و طرحهایی هست که به تصویر این صنعت آسیب رسانده.
بازار املاک و مستغلات نیز فریب و کلاهبرداری های خود را دارد. بانکداری و پس انداز و وام نیز گونه های کلاهبردارانه خود را دارد. امکانات دولتی برای استفاده های شخصی مورد استفاده قرار میگیرند. بورس سهام رسوائی های زیادی از مبادلات داخلی داشته. چرا باید بازاریابی شبکهای تفاوت داشته باشد؟